آدم برفی سردشه

 آخرین بروزرسانی: 1402/05/10

آدم برفی آب شد و رفت توی زمین، چون که نوشیدنی داغ خورده بود!

آدم برفی سردشه 

کتاب «آدم برفی سردشه» داستانی کوتاه و ساده درباره‌ی سه کودک است که دوست یک آدم برفی سرمایی هستند. آدم برفی مدام احساس می‌کند سردش است و باید خود را به شکلی گرم کند. اما هر بار مشکلی برایش پیش می‌آید و کودکان باید به نوعی مشکل را بر طرف کنند.

همین‌طور که بچه‌ها در حال برف بازی هستند، آدم برفی احساس سرما و لرز شدید می‌کند. او از بچه‌ها درخواست یک نوشیدنی گرم می‌کند؛ اما بعد از خوردن با این‌که حسابی گرم می‌شود، تبدیل به چاله آب می‌شود. بچه‌ها دوباره زیر بارش برف او را درست می‌کنند و برای این‌که سردش نشود کلاه‌شان را به او می‌دهند. اما خیلی زود دوباره لرز می‌کند و این‌بار دلش می‌خواهد داخل ظرف آب داغ بنشیند و باز آب می‌‌شود. دوباره ساخته می‌شود و این‌بار شال گردن را هم به او می‌دهند. اما باز هم سردش می‌شود و دلش گرم شدن کنار آتش می‌خواهد. باز آب می‌شود و بعد از ساخته‌شدن حتی کُت هم به او می‌دهند. حالا با این‌همه لباس گرمش می‌شود. اول تصمیم می‌گیرد همه لباس‌ها را دربیاورد؛ اما بچه‌ها فکر دیگری می‌کنند. برای این‌که دوباره همه‌ی ماجرا تکرار نشود، به او یک عالمه بستنی می‌دهند.

«آدم برفی سردشه» داستانی کوتاه با تصاویر بزرگ و رنگی است که گزینه‌ای مناسب برای بلندخوانی است. داستان آدم برفی‌ای که در کلیشه همیشگی آدم برفی‌ها که تصور می‌کنیم سرمادوست هستند نمی‌گنجد و کودکانی که سعی می‌کنند به دوست‌شان کمک کنند و برای مشکل موجود راهی پیدا کنند.

کتاب «آدم‌برفی سردشه» نوشته‌ی مورین رایت به تصویرگری استفن گیلپین و ترجمه‌ی شبنم حیدری پور توسط نشر پرتقال متشر شده است.

ادمین پشتیبانی

پشتیبان سایت

دیدگاه کاربران



ورود به سیستم جهت ثبت نظر