بر استخوان‌های مردگان

 آخرین بروزرسانی: 1402/12/09

کتاب «بر استخوان‌های مردگان» بر استخوان‌های مردگان شاهکار ادبی الگا توکارچوک به زبان اصلی سال 2009 منتشر شد.

بعد از انتشار برگردان انگلیسی کتاب در سال  2018 موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شد. توکارچوک اولین زن لهستانی‌ست که جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرده است. همچنین در سال 2019 به عنوان بهترین اثر داستانی از نظر نشریه تایم انتخاب شد. بر استخوان‌های مردگان، در یک دهکده‌ی کوچک لهستانی در نزدیکی مرز جمهوری چک رخ می‌دهد. شخصیت اصلی داستان یعنی یانینا دوشئیکو معلم مدرسه و سرایدار خانه‌های تابستانی‌ست. او ستاره‌شناسی می‌داند و خواندن و ترجمه‌ی اشعار ویلیام بلیک را دوست دارد. حیوانات برای یانینا عزیزند و همه تلاشش را می‌کند تا از آنها در برابر شکارچیان محافظت کند. این داستان جنایی و اسرارآمیز در دهکده‌‌ای به ظاهر آرام و بی اتفاق آغاز می‌شود.  پاگنده، همسایه‌ی خانم دوشئیکو در کابینش مرده پیدا می‌شود، در حالی که به نظر می‌رسد استخوانی در گلویش گیر کرده است. اما آیا این یک مرگ تصادفی‌ست یا پاگنده به قتل رسیده است؟ یانینا در خانه‌ی او یک عکسی پیدا می‌کند و آن را برمی‌دارد.

 

این کتاب با ترجمه‌ی کاوه میرعباسی توسط نشر چشمه منتشر شده است و شما می‌توانید نسخه الکترونیک کتاب را هم‌اکنون از فیدیبو بخوانید و لذت ببرید.

 

الگا توکارچوک را بیشتر بشناسیم

الگا توکارچوک 29 ژوئیه سال 1962 در لهستان متولد شد. او در دانشگاه ورشو رشته روانشناسی خواند و نوشتن را از سال 1997 آغاز کرد. منتقدان و مخاطبین زیادی معتقدند او یکی از برترین نویسندگان حال حاضر جهان است.  در کارنامه‌ی ادبی اولگا توکارچوک افتخارات فراوانی به چشم می‌خورد؛ دریافت شاخص‌ترین جایزه‌ی ادبی لهستان، موسوم به «نیکه»؛ و همچنین، موفقیت در کسب جایزه‌ی معتبر و بین‌المللیِ «من بوکر». از دیگر آثار او به بچه‌های سبز می‌توان اشاره کرد.

 

چرا باید بر استخوان‌های مردگان را بخوانیم؟

کتاب «بر استخوان‌های مردگان» رمانی جنایی _ معمایی است. ما با یک کتاب داستان معمایی به آن معنای مرسوم و متداول مواجه نیستیم؛ این کتاب اثری‌ست چند وجهی که وام‌دار ژانرهای گوناگون است؛ فانتزی، کارآگاهی و روانشناختی از جمله مؤلفه‌هایی‌ست که در پیرنگ پیچیده این کتاب وجود دارد.

در کتاب «بر استخوان‌های مردگان» این‌طور آمده است؛ بُردبار و در مسیرِ خطر رهسپار، می‌پیمود وادیِ مرگ را استوار، مردِ راست‌کردار. دیگر به سنی رسیده‌ام و وضع سلامتی‌ام طوری است که باید حواسم باشد قبل از خواب حتماً پاهایم را درست‌وحسابی بشورم؛ یک وقت دیدی لازم شد نصفه‌شب من را با آمبولانس ببرند. اگر آن روز غروب به سال‌نمای نجومی مراجعه کرده بودم تا ببینم در آسمان چه می‌گذرد، محال بود اصلاً به بستر بروم. ولی بی‌خبر از همه‌جا، خیلی عمیق خوابم برده بود، چون جوشانده‌ی رازک نوشیده بودم، همراه دو حَبِ سُنبل‌الطیب. همین بود که وقتی نصفه‌شب با تقه‌هایی به در محکم و یک‌بند و بی‌هیچ ملاحظه‌ای، یعنی قطعاً بدخبر _ بیدار شدم، نتوانستم فوراً هوش‌و‌حواسم را جمع کنم. از جا پریدم و به تخت‌خواب تکیه دادم و به‌زحمت توانستم تعادلم را سرپا حفظ کنم، زیرا بدنِ کرخت و لرزانم قادر نبود از معصومیتِ خواب به عرصه‌ی بیداری خیز بردارد. احساس ضعف کردم و تلوتلو خوردم، انگار بخواهم از هوش بروم.

کتاب «بر استخوان‌های مردگان» نوشته‌ی اولگا توکارچوک و ترجمه‌ی کاوه میرعباسی در تعداد 294 صفحه توسط نشر چشمه منتشر شده است.

ادمین پشتیبانی

پشتیبان سایت

دیدگاه کاربران



ورود به سیستم جهت ثبت نظر