هزار پرنده رنگی و آهوی سرخ
آخرین بروزرسانی: 1402/12/19کتاب «هزار پرنده رنگی و آهوی سرخ» کتابیست تصویری و روایت از جان گذشتن یکی از این قهرمانان است
به نام امید عباسی که در رخدادی دیگر به سال ۱۳۹۲، از جان خود گذشت تا جان دخترکی را نجات دهد. این دخترک رها شده در خانهای در یک برج، مانده بود. امید عباسی و همکاران او متوجه حضور دخترک در میان شعلههای آتش میشوند. امید با همهی خطری که جاناش را تهدید میکرد، از جان خود میگذرد تا جان دخترک را نجات دهد.
به داستان درآوردن این روایت، برای این که هم ارزش ادبی داشته باشد، و هم بتواند بازتابی از آن لحظههای سخت از جان خود گذشتن باشد، کاری بسیار سخت و توان فرسا بود که باید چه در متن و چه در تصویر انجام میشد. این کار یکی از هدفهای برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» وابسته به مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بود. زیرا تولید کتاب با کیفیت و داستانهایی که بتواند بازگو کننده روایتهای ارزشمند زندگی باشد، کاری است که تنها و تنها ادبیات از پس آن برمیآید. این روایت اگرچه از زندگی امید عباسی برگرفته شده و به زبان استعاره درآمده است، اما نماد و نشانهای است از زندگی فداکارانهی همهی آتشنشانها در هرکجای زمین که از جان خود میگذرند تا جان کودکان ایمن بماند.
در آغاز کتاب، این داستان به همه آتش نشانها و از جمله امید عباسی پیشکش شده است، تا کودکان از درون یک روایت داستانی با مفهوم فداکاری و از جان گذشتن آشنا شوند، شاید روزگاری دیگر هنگامی که خود به بزرگسالی رسیدند، در برابر این آزمون قرار گرفتند.
از خود گذشتن به چه معناست؟ اگر قرار باشد که برای کودکان دبستانی این مفهوم را باز کنیم، چگونه باید از سادهترین و ملموسترین واژهها استفاده کنیم، تا آنها معنای از خود گذشتن را درک کنند؟ اما اگر از خود گذشتن به ادبیات برسد، چگونه آن را باید در واژهها و روایت و داستان بازنمایی کرد، چنان که هم ارزشهای ادبی غنی بماند و هم این معنا بتواند به بهترین شکل به کودکان منتقل شود؟
یکی از کارکردهای ادبیات کودکان، انتقال معنا و ارزشهای زندگی است. جامعهی انسانی جمع آدمهایی نیست که در کنار هم زندگی میکنند، جامعهی انسانی، پیوند آشکار و نهان میان این آدمهاست که سبب تداوم و استمرار جامعه میشود. یکی از این پیوندها فرهنگ است. آدمهای یک جامعه با فرهنگ به هم پیوند میخورند. فرهنگ هم ارزشها، سنتها، اندیشههایی است که نسل به نسل به وجود آمده و صیقل میخورند تا در تار و پود جامعه تثبیت شوند.
از دیرباز تاریخ، یکی از کارکردهای ادبیات انتقال ارزشهای فرهنگی از نسلی به نسل دیگر بوده است. چرا داستان آرش هر ایرانی و هر کسی که در چارچوب فرهنگ تمدنی ایران زیست کرده است، چنین متأثر میکند؟ نبرد نیکی و بدی، مبارزه با ستم و ستمگر، ارزش خاک و خانه و زیستگاه همهی اینها بخشهایی از آن مفاهیمی هستند که افسانهی آرش را در چشمان ما بزرگ و ماندگار جلوه میدهند. داستانها و روایتها اما همیشه در چارچوب اسطوره و افسانه نیستند. در هر نسل و دورهای روایتها و رخدادهایی هستند که الگویی برای زیستن میشوند. روایت ریزعلی خواجوی یا «دهقان فداکار» هنوز در ذهن بسیاری از کودکان دیروز و شاید امروز باشد که در کتابهای درسی با کوششهای او برای نجات جان مسافران قطار تبریز_تهران آشنا میشدند. این روایتها برای این بازخوانی منتشر میشوند تا ارزشهای زندگی و ارزشهای وجودی مانند مفهوم «از خود گذشتن» را به کودکان که روزگاری بعدتر اداره کننده جامعه هستند، منتقل کنند.
در هر سرزمینی برخی از پیشهها و کارها هستند که کار با فداکاری سطح به سطح یا لبه به لبه حرکت میکنند. پزشکانی نامدار یا گمنام که از همه لذتهای مادی میگذرند و در بدترین وضعیت زیستی به کمک همنوعان خود میپردازند، کار را با فداکاری میآمیزند، کارگرانی که در معدنهای تاریک جان میگذارند، تا چرخ صنعت بر روی زمین بچرخد، همینطور هستند. و آتش نشانانی که کارشان در بسیاری از موارد مصداق و نشانهی روشن فداکاری و از خود گذشتن است.
همهی ما به خبرهایی که در چند سال گذشته از این مردان فداکاری که از جانشان برای نجات و رهایی همنوعان خود گذشتهاند، کم و بیش آشنا هستیم. شاید بزرگترین رخدادی که بیشترین آسیب را به جان این گروه وارد کرد، آتشسوزی در ساختمان پلاسکو در ۱۳۹۵ باشد. گزارشهای رسمی که اکنون در ویکی پدیای فارسی هم ثبت است، نشان میدهد که در این حادثه شانزده آتشنشانِ فداکار از جان خود گذشتند تا جان جامعه برقرار و مستمر بماند.
ادمین پشتیبانی
پشتیبان سایت
دیدگاه کاربران
ورود به سیستم جهت ثبت نظر