آن مادران، این دختران

 آخرین بروزرسانی: 1402/05/10

بلقیس سلیمانی، در کتاب «آن مادران، این دختران» بازهم ثابت کرده که نویسنده‌ای توانمند و خوش‌فکر است.

بلقیس سلیمانی، در کتاب «آن مادران، این دختران» بازهم ثابت کرده که نویسنده‌ای توانمند و خوش‌فکر است. کتاب «آن مادران، این دختران»، کتابی است که از قالب ماجراهای روزمره‌ی رمان‌های آپارتمانی و کلیشه‌ای خارج شده و موضوعات جدی‌تر و بحرانی‌تری را بازتاب می‌دهد. سلیمانی در این کتاب تفاوت بین نسل‌ها را نشان می‌دهد. ارزش‌های نسل دیروز برای جوانان امروز کم‌رنگ شده است و حالا مادران و پدرانی مانده‌اند بر سر دو راهیِ آرمان‌های دیروز که در جان‌شان تنیده و ارزش‌های امروز که با آن غریبه هستند.

این کتاب روایت ثریا، زنی بیوه اهل گوران است که وقتی دخترش را سه‌ماهه باردار بوده، همسرش را از دست داده است. او در تهران با شغل معلمی و به تنهایی دخترش را بزرگ می‌کند. حالا آنا دختری جوان و سرکش شده است. ثریا و آنا دیگر یکدیگر را درک نمی‌کنند. بحث‌ها و درگیری‌های آن‌ها خیلی پیچیده شده، تا جایی که عمیق‌ترین و حساس‌ترین مسائل شخصی و اجتماعی آن‌ها را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نویسنده‌ی کتاب «آن مادران، این دختران» با شناخت عمیقی که از دغدغه‌های زن امروز ایرانی دارد، توانسته کتابی بنویسد که خودش آن را اثری متفاوت با سایر آثارش معرفی می‌کند. قهرمانان کتاب‌های او بازهم زنان هستند، زنانی سرگردان در مرز سنت و مدرنیته و به دنبال پیدا کردن معنای واقعی زندگی. در واقع، دغدغه‌ها و درونیات زنان یکی از درون‌مایه‌های اصلی این کتاب است. او حال و هوای زنان میانسال را می‌شناسد، و به همین خاطر به‌ خوبی توانسته ثریا و سایر زنان این کتاب را شخصیت‌پردازی کند. سلیمانی این‌بار سراغ سوژه‌ی جدیدی رفته است. او در این کتاب تصویر متفاوتی از زنان بیوه نشان داده است. در ادبیات و سینمای فاخر و متعهد به اصول اخلاقی ایران، زنان بیوه کسانی هستند که به هیچ‌ قیمتی حاضر نیستند از کسی کمک بگیرند. آن‌ها نماد فداکاری و از خودگذشتگی هستند. کسانی که از درون بی‌نیازند و به کمال رسیده‌اند. اما سلیمانی این تابوهای اجتماعی و فرهنگی را شکسته و نشان داده که هر انسانی حق زندگی کردن و زنده بودن دارد. یک زن بیوه هم می‌خواهد خوش بگذراند، جوانی کند و از زندگی که حقش است، لذت ببرد. ثریا زنی است که از مرگ می‌ترسد. سایه‌ی شوم مرگ شاید نه آن‌قدر واضح، اما در رفتار و صحبت‌های این شخصیت پیداست. او از مرگ زخم خورده است و حالا می‌ترسد، با مرگ خودش زخمی به دخترش بزند. او از این می‌ترسد که بمیرد بدون این که فرصت لذت بردن از زندگی را داشته باشد؛ و این اندیشه مهم‌ترین دغدغه‌ی ثریاست.

کتاب «آن مادران، این دختران» نوشته‌ی بلقیس سلیمانی در 232 صفحه و قطع رقعی و جلد شومیز توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

ادمین پشتیبانی

پشتیبان سایت

دیدگاه کاربران



ورود به سیستم جهت ثبت نظر