یادم هست یک روز صبح ساعت ۴ رادیوی فرانسه اعلام کرد که امروز در زندان خسرو گلسرخی را اعدام کردند.

یادم هست یک روز صبح ساعت ۴ رادیوی فرانسه اعلام کرد که امروز در زندان خسرو گلسرخی را اعدام کردند. دقیقاً چهارم فوریه‌ی سال ۱۹۷۳ بود دقیق در خاطرم مانده من دوست نزدیک گلسرخی بودم و شنیدن این خبر [در فرانسه] دیوانه‌ام کرد. از یک طرف نمی‌توانستم بروم و آراپیک را بیدار کنم و کلید اتاق را از او بگیرم و بیرون بروم؛ از طرف دیگر نمی‌توانستم در خانه بمانم و نیاز داشتم که در بیرون راه بروم. بروم و در کنار رودخانه‌ی سن قدم بزنم یا قهوه بخورم و سیگاری بکشم. خبری نبود که به سادگی آن را هضم کنم نیاز داشتم که در هوای آزاد کمی فریاد بزنم و گریه کنم. به هر حال رفتم. پیش خودم حساب کردم ساعتی برگردم که آراپیک بیدار شده باشد و در را برایم باز کند. چون کارم ناتمام مانده بود و باید برمی‌گشتم و آن را به پایان می رساندم. رفتم و کمی خودم را تخلیه کردم و برگشتم. ساعت نه‌ونیم ـ ده بود برخوردم به سهراب سپهری. حالم به شدت بد بود. از آن حال‌های نگفتنی. طبیعی هم بود، چون خسرو از دوستان بسیار نزدیکم بود. سهراب حال خراب مرا که دید گفت: کسی از نزدیکانت فوت شده؟...

کتاب «نقاشی با نور» روایتی زیبا و روان از پنهانی‌ترین لایه‌‌های وجود هنرمندی است که تمام زندگی خود را وقف عشق و علاقه‌اش کرد.

ایران درودی در کتاب «فاصله‌ی بین دو نقطه» با همه‌ی وجود و تک‌تک حس‌های ناب و بی‌نظیرش از کودکی تا بزرگ‌سالی را برای مخاطب روایت می‌کند اما در این کتاب بخش‌های دیگری از اتفاق‌های زندگی او را شامل می‌شود که بسیار متفاوت با اتوبیوگرافی است که این هنرمند بی‌نظیر در کتاب «فاصله‌ی بین دو نقطه» نوشته است.

خواندن این کتاب از آن جهت زیباست که آنچه تابه‌حا نمی‌دانیم و ندانسته‌ایم را برای ما روشن می‌کند.

نویسنده‌ی کتاب «نقاشی با نور» مهدی مظفری ساوجیاین کتاب را در قطع رقعی و جلد شومیز با 208 صفحه به قیمت 135 هزارتومان توسط انتشارات دیدآور روانه بازار کتاب کرده است.

ادمین پشتیبانی

پشتیبان سایت

دیدگاه کاربران



ورود به سیستم جهت ثبت نظر